Tuesday, April 19, 2005



سی امين سال گلوله باران بيژن جزنی و ياران زندگی نامه بيژن جزنی
• سی سال پيش، ساواک شاه، بيژن جزنی و هشت زندانی سياسی ديگر را در تپه های اوين گلوله باران کرد و به روزنامه ها دستور داد بنويسند آن ها در راه فرار از زندان کشته شدند
ويژه نامه «نسل سوم»، نشريه دانشجويان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی

دوشنبه ٢۹ فروردين ١٣٨۴ – ١٨ آوريل ٢٠٠۵
بيژن جزنی در سال ١٣١٦ در تهران متولد شد. پدرش حسين افسر ژاندارمری بود و مادرش خانه دار. دوران کودکی و نوجوانی را در سال های پر التهاب دهه ٢٠ و ٣٠ گذراند.پدر جزنی زمانی که او ٩سال سن داشت به فرقه دموکرات آذربايجان پيوست و پس از سرکوب آن به ناچار و از هراس اعدام رژيم شاه به شوروی پناهنده شد.خانواده جزنی مجبور شدند به خانه پدر بزرگ مادری خود بروند. زندگی در خانه پدربزرگ تاثير اساسی در زندگی بيزن نوجوان نهاد او در محيطی رشد می کرد که افراد ان در سازمان های حزب توده به صورت حرفه ای فعاليت می کرد به تبع اين شرايط بيژن به سازمان جوانان حزب توده پيوست. به ابتکار او باشگاه کوچکی از حزب در محله ((مفت آباد)) در سال ١٣٣١ داير شد و علاوه بر جذب جوانان به حزب از ولگردی و بطالت جوانان جلوگيری می شد.بعد از کودتای ٢٨ مرداد بيژن مخفی شد اما در آذر همان سال دستگير شد که بعد از سه ماه بازداشت با ضمانت ازاد شد. و به کارهای حزبی خود به صورت مخفيانه ادامه داد.در اين ايام او موسسه فيلم و عکسی را تاسيس کرد و در سال ١٣٣٧ در حالی که از شغل و درامد کافی برخوردار بود به صورت متفرقه در آزمون ششم ادبی شرکت کرد و ديپلم گرفت و سال بعد در رشته فلسفه دانشگاه تهران ثبت نام کرد. ورود به دانشگاه راه جديد مبارزه را پيش پای بيزن نهاد.جزنی در ٢١ مهرماه ١٣٣٩ با ميهن قريشی از رفقای حزبی قديمی خويش ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر ((بابک و مازيار )) بود.با ورود جزنی به دانشگاه او با استفاده از تجربيات گذشته خود در تشکيلات جوانان حزب توده به سازماندهی حرکت های دانشجويی پرداخت و در چند تظاهرات و تجمع دانشجويی نقش بسزايی داشت و به خاطر اين فعاليت هايش چندين بار دستگير شد. در طول مدت مبارزه جزنی در جنبش دانشجويی او با جبهه ملی هم ارتباط داشت اما به خاطر بی عملی اين جبهه همچنين برخوردهای غير دموکراتيک انان بيژن و يارانش از ان جدا شدند و دست به تشکيل تشکيلات مخفی دانشجويی در دانشگاه زدند و شروع به عضو گيری کردند که در اين راه حسن ضيا ظريفی نقش بزرگی را ايفا کرد. اين گروه برای ترويج ديدگاههای خود دست به انتشار نشريه پيام دانشجو به صورت وسيعترين و تاثيرگذارترين نشريه دانشجويی ان زمان زدند. پس از مدتی جزنی به خاطر فعاليت هايش به وسيله ساواک دستگير شد.بعد از آزادی به پيشنهاد او گروه با گروه رزم آوران که به وسيله عباس سورکی تشکيل شده بود و يک گروه مبارز با خط مشی چپ بود که از اعضای باقی مانده حزب توده بودند وحدت کردند. برای مبارزه مسلحانه برنامه ريزی کردند و... و اين سر آغاز مبارزه مسلحانه با رژيم شاه بود.خط مشی گروه تازه به خاطر سابقه افرادش و همچنين فضای مسلط جامعه مارکسيم اعلام شد. اما بحث بر سر برداشت گروه از شرايط روز جامعه و احزابی مثل حزب توده و سازمان انقلابی همچنان باقی ماند. گروه تحت تاثير مبارزات چريکی در آمريکای لاتين و کوبا و ويتنام و بر اثر مطالعه ی آثار چه گوارا و رژی دبره و.. و فضای ديکتاتوری رزيم شاه و انسداد و شکست هرنوع مبارزه مسالمت اميز، خط مشی مبارزه مسلحانه را برگزيد. اما به خاطر لو رفتن گروه به وسيله يکی از اعضا، ساواک توانست جزنی و سورکی را هنگام اجرای قرار در خيابان دستگير کند. مقاومت قهرمانانه جزنی و سورکی در زير شکنجه های وحشيانه ی ساواک موجب شد که اعضای گروه بتوانند مخفی شوند اما با دستگيری ((شهرزادی )) يکی از اعضای گروه، بيشتر افراد دستگير شدند از جمله (ايزدی، رشيدی، فرخ نگهدار و...) . و بعد از چند وقتی به وسيله ی عباس شهرياری ((مرد هزار چهره)) باقی اعضا از جمله حسن ضيا ظريفی، چوپان زاده، جليل افشار، کلانتری، کين زاده دستگير شدند.جزنی در دادگاه به حبس ابد محکوم شد که در تجديد نظر به ١٥ سال زندان تقليل پيدا کرد. بعد از فرار ناموفق برخی از اعضای گروه تمامی آنان به زندان های شهرستان تبعيد شدند از جمله جزنی که به قم تبعيد شد.اما در خارج زندان اعضای باقی مانده گروه با ارتباط گيری با گروه ((پويان _احمد زاده )) سازمان چريکهای فدايی خلق را تشکيل دادند . بيژن جزنی به وسيله همسرش جزوات و مقالات خود را به سازمان می رساند و به عنوان يکی از بزرگترين رهبران فکری سازمان شناخته شده بود. او برخلاف تفکر مسلط چپ در جامعه ما که بيشتر تحت تاثير انديشه های مائو و جهان سومی ها بود بيشتر يک انديشه مدرن چپ را ارائه می داد و در اينجا بحث های فراوانی با احمد زاده داشت. اثار متعدد جزنی که بيشتر انها را در زندان نوشته بود هنوز هم يکی از سترگترين اثار در حوزه انديشه های چپ در جامعه ما است و در اينجا حتی او را می توان با گرامشی متفکر و مبارز ايتاليايی مقايسه کرد.در سال ١٣٤٩در ١٩بهمن ماه ١٣ چريک فدايی خلق با حمله به پاسگاه سياهکل که به ((حماسه سياهکل)) مشهور است رسما مبارزه مسلحانه را با رژيم شاه اغاز کردند. بعد از حماسه سياهکل که سر اغاز مبارزه نوين بر ضد ديکتاتوری شاه بود دژخيمان ساواک با شدت عمل بسياری با مبارزان برخورد کردند به صورتی که پويان و احمدزاده در سال ١٣٥٠در درگيری با ساواک کشته شدند و ديگر اعضای سازمان در جنگ و گريز با ساواک بودند تا اينکه بعد از اعدام انقلابی عباس شهرياری مرد هزار چهره ای که در لو دادن و دسنگيری و شکنجه و اعدام مبارزان بسياری نقش داشت در سال ١٣٥٤ بيژن جزنی به همراه ضيا ظريفی و کلانتری و چوپان زاده به همراه ٤ تن از ديگر مبارزان در بالای تپه های اوين به دست دزخيمان شاه تيرباران شدند که البته رژيم به دروغ اعلام کرد که اينان در حين فرار کشته شدند.



Bijan Jazani Posted by Hello

1 comment:

Farzin Asefi said...

Mofid bod mersi!!