Tuesday, January 24, 2006

"خسرو گلسرخی"





خسرو گلسرخی
سرود پيوستن


بايد كه دوست بداريم ياران

بايد كه چون خزذ بخروشيم

فريادهاي ما اگر چه رسا نيست

بايد يكي شود

بايد تپيدن هر قلب اينك سرود

بايد سرخي هر خون اينك پرچم

بايد كه قلب ما سرود ما و پرچم ما باشد

بايد در هر سپيدي البرز نزديك تر شويم

بايد يكي شويم

اينان هراسشان ز يگانگي ماست

بايد كه سر زند طليعه خاور از چشم هاي ما

بايد كه لوت تشنه ميزبان خزر باشد

بايد كه كوير فقير از چمشه هاي شمالي بي نصيب نماند

بايد كه دست هاي خسته بياسايند

بايد كه خنده و آينده ، جاي اشك بگيرد

بايد بهار در چشم كودكان جاده ي ري

سبز و شكفته و شاداب

بايد بهار را بشناسند

بايد جواديه بر پل بنا شود

پل اين شانه هاي ما

بايد كه رنج را بشناسيم

وقتي كه دختر رحمان با يك تب دو ساعته مي ميرد

بايد كه دوست بداريم ياران

بايد كه قلب ما سرود و پرچم ما باشد

No comments: