Thursday, April 20, 2006

قتل عام فراموش شده – میراث پنهان آیت الله

نویسنده: ورونیک مستیان
هر جمعه، خانواده های زندانیان جانباخته در جایی متروکه، مجاور قبرستان اقلیتهای مذهبی در محله خاوران واقع در جنوب شرقی تهران گرد هم می آیند. آنها آن محل را گلزار سرخ خاوران مینامند. گل رز "سرخ" در فرهنگی که استفاده از شعر از لحاظ امنیتی خطر کمتری را ایجاد میکند، با مفهوم "رزمنده آزادی افتاده" بکار میرود. رهبران رژیم آنجا را "لعنت آباد" یا "قبرستان کافران" نام نهاده اند. آنجا هزاران زندانی سیاسی که توسط رژیم بقتل رسیده اند در گورهای بی نشان جمعی بخون خفته اند. در فوریه 1989 ،زمانیکه آیت الله خمینی فتوای قتل واجب سلمان رشدی نویسنده را به جرم نوشتن مطالب کفر آمیز صادر کرد با واکنش شدید در جهان روبرو شد. اما فقط چند ماه قبل از آن فتوای قبلی خمینی مبنی بر فرمان اعدام هزاران زندانی سیاسی با سکوت انجام یافته بود.
در جولای و آگوست سال 1988 رژیم اسلامی هزاران زندانی سیاسی اعم از مرد و زن و نوجوان را در سراسر ایران بصورت مخفیانه اعدام کرد. روشنفکران، اعضای احزاب اپوزیسیون، نیروهای چپ، دانشجویان و اقلیتهای مذهبی و دینی در بین اعدام شدگان بودند. بسیاری از آنها فقط بجرم پخش اعلامیه و یا داشتن کتابی ممنوعه و یا شناسایی توسط نیروهای معتمد رژیم به زندان افتاده بودند. قتل عام بسیار بیرحمانه و کارا بود. در تمام طول روز زندانیان در کامیونهای جراثقالدار بصورت گروههای شش نفره از ستونها آویزان میگشتند. این عملیات نیم ساعت بدرازا میکشید تا نوبت گروه بعدی برسد. گرههایی نیز توسط جوخه های آتش تیرباران شدند. آنهایی که به اعدام محکوم نشدند تحت شکنجه های طاقت فرسا قرار گرفتند. به گفته تاریخ نویس آقای ارواند آبراهامیان در کتاب" اعترافات شکنجه شدگان " راجع به زندانیان ایرانی، این کشتار از جهت فرم و شکل و وسعت خشونت در تاریخ ایران بیسابقه بود."وقتی من را به کمیته مرگ در زندان گوهردشت تهران بردند، در محوطه تلی از دمپایی، عینک و چشمبند تشکیل شده بود. این همه چیزهایی بود که از رفقایمان به یادگار مانده بود. همه رفتند و من زنده ماندم. من زنده ام تا داستان آنها را باز گویم. این تنها هدف من میباشد." این گفته یکی از بازماندگان قتل عام، مهدی اصلانی است که بصورت تبعید در آلمان زندگی میکند. رژیم هرگز در مورد وقوع قتل عام اعتراف نکرد، نه تعداد اعدام شدگان را اعلام کرد و نه دلیل اعدام آنان را. سازمان عفو بین الملل اسامی 2800 تن از قربانیان این فاجعه را ثبت کرده است هر چند که بازماندگان تعداد کشته شدگان را بین 5000 تا 10000 نفر تخمین میزنند. اعدام این همه افراد در این فاصله زمانی کوتاه بدون هیچ اقدام مقتضی نقض صریح بسیاری از اصول اعلامیه حقوق بشر است که ایران یکی از امضا کنندگان آن میباشد. هنوز جهان عمدتا در مقابل این نقض آشکار اعلامیه جهانی حقوق بشر سکوت اختیار کرده است. بسیاری از تدارک کنندگان در مسند کار هستند. درویری دایک از محققین عفو بین الملل در مورد ایران میگوید: "هیچ کدام از عاملین به میز محاکمه کشیده نشده اند". وی میافزاید: "عدم مجازات عاملین این جنایت خوفناک تنها منجر به ادامه نقض بیشتر حقوق بشر خواهد گردید."همسر و دو برادر رخشنده حسین پور که هم اکنون 53 سال دارد و در آلمان با پسرش زندگی میکند توسط رژیم اسلامی به قتل رسیده اند. وی میگوید: "انها زندگی بسیاری را نابود کرده اند. من سه تن از اعضای خانواده ام را از دست داده ام. بسیاری از خانواده ها شش و یا هفت تن از اعضای خانواده شان را از دست داده اند. بسیاری از فرزندان پدر و یا مادر خود را از دست داده اند. تعداد زیادی بیوه جوان ... درد بزرگی است که هیچ وقت از بین نمیرود. ما خواهان اجرای عدالت هستیم." رضا معینی یکی دیگر از بازماندگان این فاجعه که به عنوان فعال حقوق بشر در پاریس فعالیت مینماید در این باره توضیح میدهد: "ما خواهان اطلاع مردم میهنمان از ابعاد فاجعه سال 1367 هستیم زیرا این مسیله فقط به بازماندگان فاجعه و یا خانواده های آنان مربوط نمیشود. این حرکت حرکتی سیاسی در ابعاد کل جامعه بود و نه حرکتی محدود. ما باید حقیقت این جنایت را برای آینده جوانان بدانیم."

No comments: